|
جمعه 4 آذر 1390برچسب:, :: 11:1 :: نويسنده : مهدی
دلم زیباترین دل هاست امروز / درون این دلم غوغاست امروز
جمعه 4 آذر 1390برچسب:, :: 10:56 :: نويسنده : مهدی
قصه ها بر من گذشت تا بدانم کیستم / سرگذشتم هرچه بوده من پشیمان نیستم
جمعه 4 آذر 1390برچسب:, :: 10:55 :: نويسنده : مهدی
انگاری بوی تو بود زل زده بود به گریه هام
چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 22:48 :: نويسنده : مهدی
به تو سوگند ! به راز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد زندگی زیبا نیست ، آنچه زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی .
زندگی تعداد نفس ها نیست ، تعداد لبخندهای کسانی است که یادی از ما میکنند .
من از شوق تو لبریزم گل من / کجایی بی تو پاییزم گل من / ز پا افتاده ام بازآ که شاید / به دیدار تو برخیزم گل من .
اگر هرگز نمیخوابد دو چشم سرخ و نمناکم / اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناکم / ولی یادم نخواهد رفت هرگز که یاد تو هنوز اینجاست / میان سایه روشن ها ، دل شیدای من تنهاست / نباید زود میرفتی و از دل کوچ میکردی / افقها منتظر ماندند ازین ره تا تو برگردی .
ادامه مطلب ...
چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 12:49 :: نويسنده : مهدی
بیا تا من و تو جانانه باشیم / یکی شمع و یکی پروانه باشیم / به پای سایه های گل نشینیم / دعا بر هم کنیم تا زنده باشیم .
امشب به رسم عاشقی یادی ز یاران میکنم / در غربتی تاریک و سرد ، از غم حکایت میکنم / امشب وجودم خسته است ، از سردی دلهای سرد / آیا تو هم در یاد من هستی در این شبهای درد ؟
شد کوچه به کوچه جستجو ، عاشق او / شد با شب و گریه روبرو ، عاشق او / پایان حکایتم شنیدن دارد / من عاشق او بودم و او عاشق او.
چه خوش خیال است ، فاصله را میگویم ، به خیالش تو را از من دور کرده ، نمیداند جای تو امن است ، اینجا در میان دل من.
چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : مهدی
تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم : تا گل من هست زندگی باید کرد!
چقدر بغض کردم ، کنارم نبودی / هزار بار دلم خواست ببارم نبودی / نبودی ببینی چقدر سوت و کورم / چقدر بیقرارم ، چقدر بی عبورم.
کوچه را دیدی به وقت شب چه تنها می شود ؟/ بی تو از آن کوچه هم تنهاترم !
من می بافم و تو می بافی ، من برای تو کلاه تا سرت را گرم کند ، تو برای من دروغ تا دلم را گرم کنی .
ببین این اسمش دله ! اگه قرار بود بفهمه فاصله یعنی چی ، اگه قرار بود بفهمه که نمیشه ، میشد مغز ، دل دیگه ، نمیفهمه
چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 12:31 :: نويسنده : مهدی
تو را من یاس و سنبل هم نگفتم / و حسنت را به بلبل هم نگفتم / تو زیباتر ز گلها بودی و من / به تو نازک تر از گل هم نگفتم.
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود / توی بازار صداقت کمی ارزانی بود / کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود.
این روزها آب و هوای دلم آنقدر بارانیست ، که رختهای دلتنگیم را فرصتی برای خشک شدن نیست.
فروغ چشم پر آبم تو هستی / دلیل اینکه بیتابم تو هستی / اگرچه آدمی ناچیز هستم / خدا را شکر دنیایم تو هستی.
میگن اگه عزیزی جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد برای بودنش ازش تشکر کن ، متشکرم که هستی!
چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 12:24 :: نويسنده : مهدی
من برای سال ها مینویسم ......
سال ها بعد که چشمان تو عاشق میشوند.......
افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود......
همیشه یکی بود یکی نبود
پادشاه قلبم , با تو من خوشبخت ترین پرنسس روی زمینم....اما بی تو همون سیندرلای کفش کتونی می مونم
بارون نمیشم که نگی با چه منتی خودشو به شیشه می کوبه تا نیم نگاهی بیندازم ابر میشم که از نگرانی یه روز بارونی هر لحظه پنجره رو بگشایی و من رو تو آسمون نگاه کنی
از همه چیز گذشتن و به همه چیز رسیدن مهم نیست . مهم از چه گذشتن و به چه رسیدن است.
دلا یاران سه قسم اند گر بدانی زبانی اند و نانی انـد و جـانی به نـانی نان بده از در برانـش تو نیـکی کن یه یاران زبـانی ولیـکن یـار جـانی را نگهدار به پـایش جـان بده تا می توانی.
فقط کسی معنی دل تنگی را درک می کند که طعم وابستگی را چشیده باشد پس هیچوقت به کسی وابسته نشو که سر انجام آن وابستگی
دلتنگیست
دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : مهدی
ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست |